English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7165 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
standard heat of formation U گرمای تشکیل استاندارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heat of formation U گرمای تشکیل
molar heat of formation U گرمای مولی تشکیل
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
standard free energy of formation U انرژی ازاد تشکیل استاندارد
DIL U مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
eisa U گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
heating value U گرمای احتراق
heat value U گرمای سوختن
heat of condensation U گرمای میعان
thermonuclear U گرمای هستهای
heat value U گرمای احتراق
total heat of solution U گرمای کل انحلال
integral heat of solution U گرمای کل انحلال
high or low temperature U گرمای زیادیاکم
heating value U گرمای سوختن
latent heat U گرمای نهان
phlogosis U گرمای سوزنده
radiant heat U گرمای تابنده
cinder heat U گرمای شلاکه
sensible heat U گرمای محسوسه
specific heat U گرمای ویژه
maturing heat U گرمای گیرش
boiling heat U گرمای جوشش
latent heat of sublimation U گرمای تصعید
paradoxical warmth U گرمای تناقضی
heat of combustion U گرمای احتراق
heat of reaction U گرمای واکنش
heat of ionization U گرمای یونش
latent heat of fusion U گرمای ذوب
heat of hydration U گرمای ابش
heat of fusion U گرمای ذوب
heat of vaporization U گرمای تبخیر
wash heat U گرمای جوش
heat of activation U گرمای فعالسازی
heat of evaporation U گرمای تبخیر
heat of combustion U گرمای سوختن
expansion heat U گرمای واتنش
genial heat U گرمای ملایم
heat of solution U گرمای انحلال
heat of solidification U گرمای انجماد
heat of transformation U گرمای تبدیل
heat of transformation U گرمای تحول
equiviscous temperature U گرمای لزوجت
heat of sunlimation U گرمای تصعید
molecular specific heat U گرمای ویژه مولی
molar heat of fusion U گرمای مولی ذوب
waste heat U گرمای تلف شده
heat of fusion U گرمای نهان ذوب
molar heat of solution U گرمای مولی انحلال
molar heat of vaporization U گرمای مولی تبخیر
heat of sunlimation U گرمای نهان تصعید
molar heat of combusion U گرمای مولی احتراق
differential heat of solution U گرمای انحلال تفاضلی
generated heat U گرمای تولید شده
latent heat of fusion U گرمای نهان ذوب
latent heat of sublimation U گرمای نهان تصعید
molar heat of sublimation U گرمای مولی تصعید
latent heat of varporization U گرمای نهان تبخیر
phosphoresce U بدون گرمای محسوس
molar heat of condensation U گرمای مولی میعان
molar heat of crystallization U گرمای مولی تبلور
molar specific heat U گرمای ویژه مولی
incandesce U از گرمای زیاد سفید شدن
pyrometer U الت سنجش گرمای زیاد
law of additivity of reaction heat U قانون جمع پذیری گرمای واکنش
sweating heat U گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
to take one's temperature U درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
thermoelectrometer U الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
isothermal line U خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isocheim U خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
isotherm U خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
burn out U گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
isotheral line U خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
air cooled engine U موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
endomorphy U تشکیل
establishment U تشکیل
establishments U تشکیل
endomorphism U تشکیل
incorporation U تشکیل
entelechy U تشکیل
modulus U استاندارد
canonical U استاندارد
high and dry <idiom> U استاندارد
standards U استاندارد
standard U استاندارد
capital formation U تشکیل سرمایه
formation U صف ارایی تشکیل
hematopoiesis U تشکیل خون
formative U تشکیل دهنده
tournaments U تشکیل مسابقات
form U تشکیل دادن
constituting U تشکیل دادن
tournament U تشکیل مسابقات
formed U تشکیل دادن
constitutes U تشکیل دادن
forms U تشکیل دادن
constitute U تشکیل دادن
ossification U تشکیل استخوان
stratification U تشکیل چینه
stratification U تشکیل طبقات
strobilation U تشکیل رشته
gleization U تشکیل خاک رس
formation constant U ثابت تشکیل
organizer U تشکیل دهنده
organisers U تشکیل دهنده
foetation U تشکیل جنین
organizers U تشکیل دهنده
vacuolation U تشکیل حفره
umbilication U تشکیل ناف
to erect into U تشکیل دادن از
the house went into secret session U تشکیل داد
flagellation U تشکیل تاژک
fibrillation U تشکیل الیاف
former U تشکیل دهنده
preformation U تشکیل قبلی
spermatogenesis U تشکیل نطفه
organises U تشکیل دادن
metamerism U تشکیل حلقهای
constituted U تشکیل دادن
orogenesis U تشکیل کوه
organising U تشکیل دادن
sporogeny U تشکیل هاگ
sporogenesis U تشکیل هاگ
embryogen U تشکیل جنین
siltation U تشکیل لجن
sacculation U تشکیل کیسه
argillaceous U تشکیل شده از رس
antitrust U مخالف تشکیل
osteogenesis U تشکیل استخوان
organizing U تشکیل دادن
enthalpy of formation U انتالپی تشکیل
organizes U تشکیل دادن
organize U تشکیل دادن
placentation U تشکیل جفت
bonding U تشکیل پیوند
annulation U تشکیل حلقه
embryogeny U تشکیل جنین
antidim U مایع ضد تشکیل مه
standardizes U استاندارد نمودن
standards U استاندارد همگون
frequency standard U استاندارد فرکانس
basic standard cost U قیمت استاندارد
dialects U ی در زبان استاندارد
standards of living U استاندارد زندگی
standardized U استاندارد شده
standardizing U استاندارد نمودن
standardize U استاندارد نمودن
dialect U ی در زبان استاندارد
standardising U استاندارد نمودن
standardises U استاندارد نمودن
standardised U استاندارد نمودن
basic standard U استاندارد اولیه
boilerplate U متن استاندارد
standard U استاندارد همگون
standard of living U استاندارد زندگی
standard cell U پیل استاندارد
standard pitch U گام استاندارد
standard price U قیمت استاندارد
standard atmosphere U اتمسفر استاندارد
standard section U پروفیل استاندارد
primary standard U استاندارد اولیه
standard solution U محلول استاندارد
standard specification U دستورات استاندارد
standard pascal U پاسکال استاندارد
resistance standard U مقاومت استاندارد
standard error U خطای استاندارد
standard condition U شرایط استاندارد
standard candle U شمع استاندارد
standard bar U میله استاندارد
standard costs U هزینههای استاندارد
silver standard U استاندارد نقره
secondary standard U استاندارد ثانویه
standard ohm U اهم استاندارد
standard resistor U مقاومت استاندارد
standard temperature and pressure U شرایط استاندارد
normal temperature and pressure U شرایط استاندارد
standard function U تابع استاندارد
standard rate U نرخ استاندارد
standard interface U رابط استاندارد
table lamp U لامپ استاندارد
traditional chess U شطرنج استاندارد
standard interface U واسطه استاندارد
standard measure U اندازه استاندارد
substandard U زیر استاندارد
Recent search history Forum search
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
2تعریف فونتیک چیست؟
2انرژی تشکیل اتیلن
2انرژی تشکیل اتیلن
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com